آيا شما تعريف مشخصي از يك سرمايهگذاري خوب داريد؟ آيا كسي راهنماي شما در سرمايهگذاريها است و آيا اساسا از شخصيت سرمايهگذاري خود باخبريد؟
اين 3 پرسش و پاسخهاي آن 3 محور اساسي در يك سرمايهگذاري پيروزمندانه و موفق به شمار ميرود.
براي اينكه بتوانيد در جاده بازار سهام منحرف نشده و در مسير خود حركت كنيد، بهتر است اين نكات خواندني نوشته شده در كتاب 23 اصل موفقيت وارن بافت را مرور كنيد:
هنگامي كه باورهاي خود درباره علت تغيير قيمتها را مشخص نموديد، قدم بعدي در ايجاد فلسفه سرمايهگذاري اين است كه منظور خود از «ارزش» را مشخص كنيد. ممكن است با گراهام و بافت هم عقيده باشيد كه يك سرمايهگذاري از ارزشي ذاتي و قابل اندازهگيري برخوردار است يا ممكن است كه ديدگاهي مشابه شوارتز داشته باشيد مبني بر اينكه ارزش، هدفي دائما متغير است كه با تغيير دريافتها و اقدامات اشخاص فعال در بازار، مشخص ميشود يا ممكن است بر اين باور باشيد كه ارزش، در حالي كه قابل اندازهگيري است، وابسته به شرايط نيز هست. به گونهاي كه يك ليوان آب براي فردي كه در بيابان از فرط تشنگي در حال مردن است،
در مقايسه با من يا شما، ارزش ذاتي (حيات بخش) بسيار بيشتري دارد.
تعريف سرمايهگذاري خوب
با مشخص كردن باور خود در مورد ماهيت ارزش حالا ميتوانيد تعريف خود از يك سرمايهگذاري خوب را ارائه دهيد. شما بايد قادر باشيد كه آن را به صورت خلاصه در يك جمله بيان كنيد. به اين نمونهها در تعريف سرمايهگذاران خوب توجه كنيد:
وارن بافت: شركت خوبي كه بتوان آن را پايينتر از ارزش فعلي درآمدهاي آتي خريداري كرد.
جورجي شوارتز: يك سرمايهگذاري كه بتوان پيش از تشخيص كلي جو رواني بازار آن را خريد و فروش كرد كه اين موضوع ارزشي را كه بازار براي آن متصور است، تغيير خواهد داد.
كارل آيكان: شركتي بدون سهامدار مديريتي (كنترلكننده) كه پايينتر از ارزش آن در هنگام انحلال، در حال خريد و فروش است و به صورت بالقوه نمونهاي مجذوبكننده براي قبضه نمودن مالكيت باشد. بنجامين گراهام: شركتي كه به ميزان بسيار كمتري نسبت به ارزش ذاتياش قابل خريداري باشد.
صدها امكان ديگر وجود دارد. چند نمونه ديگر:
تصاحبكننده شركتها: شركتهايي كه بخشهايي از آنها بيش از كل شركت ارزش دارد.
تحليلگر تكنيكال: سرمايهگذاري در جايي كه شاخصهاي تكنيكال، تغيير در روند قيمتها را نشان ميدهند.
تعميركننده و فروشنده املاك: املاك نيازمند به تعمير كه ميتوان آنها را با ارزشي بسيار بيشتر از ميزان سرمايهگذاري لازم براي خريد و بازسازي آنها، به فروش رساند.
آربيتراژگر: يك دارايي مالي كه بتوان آن را در يك بازار اوراق بهادار خريداري كرد و همزمان در بازار اوراق بهادار ديگري با قيمتي بالاتر فروخت.
سرمايهگذار زمان بحران: داراييهايي كه پس از سقوط بازار به علتترسي خاص، ميتوان آنها را با قيمتهاي بسيار مناسب و ارزان خريداري كرد.
رسيدن به تعريفي از يك سرمايهگذاري خوب كه در ذهن شما وجود دارد، اگر نسبت به انواع سرمايهگذاريهايي كه برايتان جالب است، آگاه باشيد و باورهاي خود درباره قيمتها و ارزشها را شفاف ساخته باشيد، آسان خواهد بود
راهنماي خود را انتخاب كنيد
سريعترين راه براي تسلط يافتن بر هر چيزي، اين است كه با فردي خبره در آن زمينه كار كنيد.
اگر شخصي هماكنون روش سرمايهگذاري مورد نظر شما را تكميل كرده است، چرا مجددا به ايجاد آن بپردازيد؟ به دنبال او برويد. اگر لازم است به او پيشنهاد كنيد تا بدون دستمزد براي او كار كنيد (همانطور كه بافت به گراهام پيشنهاد كرد).
اگر چنين كاري ممكن نيست، ميتوانيد راهنماي ديگري از هر كجا كه مايليد انتخاب كنيد. تا آنجا كه ميتوانيد هر مطلبي را در مورد او و روشهايش بخوانيد و مطالعه كنيد. هنگامي كه در مورد ايجاد يك سرمايهگذاري فكر ميكنيد، هميشه از خود بپرسيد: «او در اين شرايط چه كاري انجام ميدهد؟»
خود را جاي شخص ديگري گذاشتن به ذهن ناخودآگاه شما كمك ميكند تا برخي از رفتارهاي طبيعي و خصوصيتهاي آن شخص را بپذيريد، در حالي كه تنها با خواندن در مورد او و تقليد آگاهانه از كارهاي او متوجه چنين نكاتي نميشويد. پيش از آنكه فيلمبرداري فيلم «مرد باراني» آغاز شود، داستين هافمن سه هفته شخصي را كه داستان بر اساس او شكل گرفته بود، در همه جا تعقيب كرد. در مرحلهاي از فيلمبرداري او با تغيير چراغ راهنما از خيابان عبور ميكند. در حالي كه در متن فيلمنامه اينگونه نيست؛ هافمن در ميان راه ايستاد. آنها بعدا متوجه شدند كه اين دقيقا همان كاري است كه شخصيت اصلي در چنين شرايطي در واقعيت انجام ميدهد.
حتي اگر بعدا به اصلاح روشي كه از راهنماي خود گرفته ايد، بپردازيد، الگو برداري از او، پذيرش روشهاي پيروزمندانه سرمايهگذاري مربوط به وارن بافت و جورجي شوارتز را براي شما آسانتر ميكند.
همانطور كه وارن بافت ميگويد: «نكته كليدي در زندگي اين است كه چه كسي را به عنوان الگوي خود برگزينيم.»
شخصيت سرمايهگذاري شما چيست؟
شايد تعريف شما و بافت از يك سرمايهگذاري خوب مشترك باشد. آيا به اين معنا است كه بايد از او الگوبرداري كنيد؟
الزاما اينطور نيست. براي مثال ميتوانيد براي سرمايهگذاري از قوانين بافت پيروي كنيد؛ اما همچون برخي از معاملهگرها اصلاحات خود را در مورد آنها انجام دهيد.
تعداد كمي از سرمايهگذاران موفق، روش سرمايهگذاري بنجامين گراهام را تغيير ميدهند. آنها شركتهايي را كه بسيار بالاتر از ارزش ذاتي خود به فروش ميرسند، مشخص ميكنند سپس به فروش استقراضي آنها ميپردازند.
علاوه بر تصميمگيري در مورد سرمايهگذاريهايي كه ميخواهيد بر آنها متمركز شويد، شما همچنين بايد روش سرمايهگذاري خود را انتخاب كنيد. يكي از راههاي انتخاب روشي كه كاملا مناسب شما باشد اين است كه تصميم بگيريد كه آيا شما در درجه اول يك تحليلگر، معاملهگر يا آمارگر هستيد. هماكنون احتمالا متوجه شدهايد كه كدام شخصيت سرمايهگذاري بيشتر با شما تناسب دارد. اگر متوجه نشديد، بايد در اين مورد فكر كنيد كه آيا افق سرمايهگذاري شما بلندمدت، كوتاهمدت يا ميانمدت است. آيا قصد داريد كه خريد كنيد و آن را حفظ كنيد، يا اينكه به هر دو شكل كوتاهمدت و بلندمدت ميپردازيد، در داخل و خارج به خريد و فروش ميپردازيد يا همچون قمارباز حرفهاي رويكردي صرفا آماري داريد؟
نكات ديگري كه در همين ارتباط بايد مورد توجه قرار دهيد استعدادها، مهارتها و تواناييهاي شما است. آيا شما از لحاظ رياضي با استعداد هستيد؟ اگر اينطور است، لزوما به اين معني نيست كه شما بايد از بافت پيروي كنيد. ممكن استترجيح دهيد كه سيستم كامپيوتري و بر پايه محاسبات رياضياتي طرح كنيد تا از طريق آن به انتخاب سرمايهگذاريهايي بپردازيد كه به طور متوسط از انتظار سود مثبت برخوردار هستند؛ اين رويكردي كاملا آماري است.
يا شايد شما فردي اجتماعي هستيد و يافتن ايدههاي سرمايهگذاري از طريق صحبت با مديران، رقبا، خرده فروشها، تهيهكنندگان، و افراد ديگري كه در معاملات هستند، را روش آسانتري بدانيد. يا شايد روش شما، خواندن احساس معاملهگرها در تالار بورس است.
نكته كليدي، اتخاذ روش و راهبردي است كه به بهترين شكل با شخصيت شما هماهنگ باشد و از مهارتها و تواناييهاي شما به خوبي استفاده كند. يكي از راههاي ميانبر، بررسي سرمايهگذاران و معاملهگران مختلف است تا رويكردي را بيابيد كه بيشترين تاثير را بر روي شما دارد. هنگامي كه چنين كاري را انجام داديد، آماده خواهيد بود تا طراحي سيستم سرمايهگذاري خود را آغاز كنيد.
استرس عاملي است كه بايد در هنگام انتخاب روش و طرح سيستم سرمايهگذاري خود به آن توجه كنيد و براي موفقيت آن را مديريت كنيد. سرمايهگذاران موفق به طرق مختلف با استرس برخورد ميكردند، از جمله از طريق ورزش كردن، انجام مديتيشن، استفاده كامل از تعطيلات و مرخصيها يا از طريق اصلاح سيستمهاي خود براي كاهش يا از بين بردن ميزان استرس.
منبع: www.bourse24.ir
نظرات شما عزیزان:
تاریخ: پنج شنبه 11 خرداد 1391برچسب:سرمایه گذاری, میلیاردر, ثروتمند شدن, برندینگ, آموزش مدیریت سرمایه گذاری, موفقیت, مدیریت سرمایه گذاری در بورس, مدیریت سرمایه گذاری در فیوچر, مدیریت سرمایه گذاری در مسکن, خودشناسی و خود سازی,
ارسال توسط میلیاردر جوان( برند)
آخرین مطالب